شنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۹۵

آیا دنیا واقعا به سمت یک جنگ جهانی دیگر می رود؟

نمی دونم سه گانه تاریخی Ken Follett به نامهای جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و جنگ سرد را خوانده اید یا نه. نویسنده در این داستان طولانی زندگی پنج خانواده از کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و روسیه را از سالهای ابتدای قرن بیستم تا زمان اوج گرفتن جنگ سرد و ساخته شدن دیوار برلین را بازگو کرده و ترکیب جالب و سرگرم کننده ای از واقعیت و تخیل را ارائه می دهد که با خواندنشان هم کلی اطلاعات موثق تاریخی بدست می آورید و هم کلی سرگرم می شوید. همه اینها را گفتم که برسم به این نکته که مدتیه شدیدا احساس می کنم دنیا با شتاب زیادی به سمت یک جنگ بزرگ پیش میره. اتفاقاتی که در گوشه و کنار دنیا داره میفته تقریبا همشون دارن از بوجود آمدن شکافی بزرگ بین جوامع بشری خبر می دن. چند تا مثال از اتفاقاتی که در همین چند ماه گذشته افتاده کاملا مساله رو روشن می کنه. خروج انگلستان از اتحادیه اروپا. انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا (نمی دونم مراسم تحلیفش رو امروز دیدین یا نه ولی به نظر من که بیشتر شبیه تاج گذاری بود تا مراسم تحلیف. این دقیقا تکرار حرف خیلی از سایتهای خبری مخالف ترامپ شد ولی واقعا به من همین حس رو داد. حضور کل خانواده در رژه با اونهمه زن و بچه قد و نیم قد بیشتر شبیه مراسم ورود یه ارباب به ملکش بود). همه پرسی تغییر قانون اساسی ایتالیا. وعده همه پرسی جدایی کاتالونیا از اسپانیا. احتمال انتخاب چپیها در فرانسه. اتفاقاتی که در اروپا و مخصوصا آلمان در مورد مهاجران جنگ سوریه داره میفته. اتفاقاتی که در ترکیه داره میفته و اسلام گرا ها لحظه به لحظه دارن عرصه رو برای دموکراسی لرزان ترکیه تنگ می کنن. در مورد کشور اتریش هم یه اتفاقی افتاده که در حال حاضر یادم نمیاد. از آقای پوتین و کشور روسیه که دیگه لازم نیست چیزی بگم. مهمتر از همه کشور چین که به دلیل سانسور عظیمی که داره خیلی خبر ازش درز نمی کنه ولی به نظر یه مهره اصلی در این بازیه. بر خلاف دو تا جنگ جهانی قبلی که حرفی برای گفتن نداشت، این دفعه مثل اژدهای خفته داستان هابیتها از خواب بیدار میشه و خوب هم از خواب بیدار میشه. یه نکته جالب هم اضافه کنم که قاره اروپا در حال حاضر طولانی ترین دوره صلح از زمان امپراطوری رومیها به بعد رو طی می کنه که به زودی شاهد پایانش خواهیم بود. من اصلا موافق جنگ نیستم ولی کافیه یه نگاه اجمالی به تاریخ مکتوب چند هزار ساله بشر بندازیم و ببینیم که این زمان صلح طولانی خیلی چیز نادر و عجیبیه. اختلافی هم که در آمریکا بین جمهویخواهان و دمکراتها بوجود اومده رو نباید دست کم گرفت. یه جا خونده بودم که دلیل بوجود اومدن این شکاف عظیم در دنیا اینه که در اکثر کشورهای دنیا، قشری که شاهد جنگ جهانی دوم بوده دیگه وجود نداره. بر اساس تحقیقات علمی ثابت شده که جامعه ای که افرادش شاهد یه تجربه مشترک بد بودن احساس نزدیکی بیشتری به هم می کنن و کلا میانه رو ترن. در حال حاضر اکثر سیاستمداران امریکا کاملا افراطی هستن. حد وسط دیگه وجود نداره.  
هر چقدر هم که علم و تکنولوژی پیشرفت کنه، ذات بشر عوض نمیشه. دارم به حرف انیشتین فکر می کنم که گفته بود: "در مورد جنگ جهانی سوم نمی تونم نظر قطعی بدم ولی در جنگ جهانی چهارم انسانها دوباره با تبر و نیزه خواهند جنگید." 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر