شنبه، دی ۱۸، ۱۳۹۵

از گارش به ژول: لو کوربوزیه، معمار خانوادگی، سال 1927 و 1953، بخش سوم

     نادرست است اگر ادعا کنیم که این خانه ها چیزی کمتر از یک شاهکار هنری می باشند. انعطاف پذیری و زیبائی صرف آنها غیر قابل تقلید است اما عدم وجود نشانه های بارز معماری رشنال که از اصول اولیه جنبش مدرن می باشد، ارزیابی این ساختمانها را به عنوان چیزی غیر از یک اثر هنری صرف  دشوار می کند.
     به عنوان خانه های مسکونی، ساختمانهای ژول دنج و راحت بوده و یک خانواده مدرن، چه شهری و چه روستایی، می تواند به راحتی در آنها زندگی کند. آنها برای زندگی طبیعی طراحی و ساخته شده اند. برعکس تصور زندگی در ویلای گارش به خودی خود، به استثنای خانواده هایی مانند Sitwells، که همیشه حد اقل ده دوازده نفر مهمان دائمی دارند، دشوار است. به عنوان یک ساختمان آرمانی، ویلای گارش به عنوان منادی و شکل دهنده جنبش رهایی قرن بیستم، بنای یادبودیست نه برای زمان از دست رفته، بلکه برای سبک زندگی آینده و سمبل کیفیتی است که همه معماران جدید باید به آن برسند تا جنبش معماری مدرن به حیاتش ادامه دهد (منظور از جنبش رهایی، کنار گذاشتن اصول دست و پا گیر تاریخی توسط هنرمندان و معماران ابتدای قرن بیستم می باشد. رها شدن زنان از لباسهای تنگ و تشریفاتی، رها شدن از سبکهای هنری و معماری پر زرق و برق و پر هزینه، امید به آینده، سرعت، ماشین، صنعت و ... کلیدواژه های شکل دهنده روح سالهای قبل از جنگ جهانی اول و مخصوصا جنبش فوتوریسم در ایتالیا می باشند).

متن بسیار سختی برای ترجمه بود. متاسفانه نمی دانم آیا ترجمه های دیگری از این متن به فارسی وجود دارند یا نه. امیدوارم در حد امکان اعتدال بین ساده نویسی و روانی متن را از یک طرف و وفاداری به متن اصلی را از طرف دیگر حفظ کرده باشم. همچنین امیدوارم که ترجمه های بعدی هر کدام بهتر از دیگری باشند و به هدف اصلی من یعنی داشتن ترجمه درست از متون تخصصی معماری نزدیک شوند. اگر خوانندگان و دانشجویان معماری متن خاصی برای ترجمه مد نظر دارند، با کمال میل آماده ترجمه آنها هستم.     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر