چهارشنبه، دی ۰۸، ۱۳۹۵

رونشام: عبادتگاه لو کوربوزیه و بحران معماری رشنال، بخش سوم

     از همان ابتدای کار مدرسه با هاوس، هدف اصلی آقای گروپیوس، ترکیب موفق هنر و فن آوری بود. جالب است که این جنبه در موفقیت با هاوس  کمترین تاثیر را داشته است. هر کدام از نماهای ساختمان دسائو یا نمایانگر هنر است یا فن آوری، نه ترکیب موفق آنها. در دنیای معاصر، معماری آنقدر پیچیده شده که برای درکش نیاز به یک تیم معماری داریم، شاید خود این مساله باعث ایجاد ابهام در طراحی ساختمانهای مدرن می شود. یعنی همین که فکر کنیم درک یک ساختمان ساده نیست خود باعث پیچیدگی در طراحیهای بعدی می شود. از طرف دیگر، رابرت مایلارت (Robert Maillart)، که زیبائی کارش را مدیون استفاده از نوارهای بتنی برای استحکام سازه می باشد، در ساخت پلهایش به درجه ای از یکپارچگی زیبائی و فن آوری رسید که به سختی بتوان از او پیشی گرفت. جایگاه اغراق آمیز هنر در معماری اروپا احتمالا باعث یک نگاه تردید آمیز به فن آوری شده است. معنای تاریخی پیشرفت که در عصر ملکه ویکتوریای انگلیس، ابداع و به کمال رساندن ابزار و تجهیزاتی که انسان با آن کار می کند بود، تغییر کرده و در عصر حاضر به صورت بسط نیکوکاری، تامین اجاتماعی و شادی فردی تعبیر می شود. این نگرش تحقیر آمیز به فن آوری، باعث عقب ماندگی آن شده است. 
     تمایل به استهزاء اصول معماری مدرن و توانایی ایجاد یک اثر معماری جدید صرفا با جابجایی عناصر یک بنای ساخته شده، نشانه بارزی از درجا زدن جنبش معماری مدرن در زمان ماست. می توان زمان حاضر را با مانیریست دوره رنسانس مقایسه کرد. به طور حتم فرمهای بوجود آمده از اصول اولیه جنبش مدرن مانیریستسک شده و به طور عمد به سمت عدم کمال پیش می روند. (برای درک این جمله باید اضافه کنم که منظور آقای استرلینگ این است که همانطور که در دوره مانیریست معماران بدون ابداع سبک جدید به صورت افراطی ار عناصر دوره رنسانس استفاده می کردند، جنبش مدرن زمان ما هم به همین صورت عمل می کند).

نمونه ای از پلهای رابرت مایلارت
نمونه ای از پلهای رابرت مایلارت


نمای  ساختمان خوابگاه مدرسه با هاوس 
نمای ساختمان کارگاههای مدرسه با هاوس


نمای کناری ساختمان خوابگاه مدرسه یا هاوس
دفتر آقای گروپیوس و ساختمانهای اداری  در این پل دو طبقه  قرار داشتند. 




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر